این عید به نور فاطمیه زیباست
روزیه تمام سال من با زهراست
با بردن نام فاطمه فهمیدم
سالی که نکوست از بهارش پیداست
دوستان من در پناه مهدی فاطمه باشید
و تا بچه بودن توی شکم مادر. اولی میگه تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟
دومي: آره حتما. يه جايي هست که مي تونيم راه بريم شايد با دهن چيزي بخوريم
اولي: امکان نداره. ما با جفت تعذيه مي شيم. طنابشم انقد کوتاهه که به بيرون نمي رسه. اصلا اگه دنياي ديگه هم هست چرا کسي تاحالا از اونجا نيومده بهمون نشونه بده.
دومي: شايد مادرمونم ببينيم
اولي: مگه تو به مامان اعتقاد داري؟ اگه هست پس چرا نمي بينيمش
دومي: به نظرم مامان همه جا هست. دور تا دورمونه.
اولي: من مامانو نمي بينم پس وجود نداره.
دومي: اگه ساکت ساکت باشي صداشو مي شنوي و اگه خوب دقت کني حضورشو حس مي کني…
.
.
.
__و این است داستان ما و آخرت
و خدایی که در این نزدیکی است____________
پرنده ای که خود را مسموم می کند
مسافتی که ما برای عشقمان می رویم، گاهی اوقات می تواند چشمگیر باشد. پرندهای با نام هوبرهایان وجود دارد که که رژیم غذایی شیطانی شامل از سوسکهای سمی دارد و واقعا ممکن است به آن ها در جذب جنس ماده کمک کند.
پژوهشها نشان دادند که مردان (در تصویر، یک نر در سمت راست، به ماده اظهار عشق می کند) سوسک های تاول زده (سمی) بسیار بیشتری نسبت به زنان میخورند و این یک استراتژی است که باعث میشود آنها در طول جفتگیری سالم به نظر برسند.
خرچنگ پارچهای
در ماه اوت، یک ماهیگیر، یک خرچنگ بسیار نادر"پارچه ای" در نیوهمپشایر صید کرد. این جانور به طور طبیعی سبز مایل به قهوه ای است، خرچنگ دریایی می تواند در انواع رنگ ها مشاهده شود، از جمله آبی، دو رنگ - بارنگ کامل در سمت پایین. نژاد آلبینو این خرچنگ ممکن است به نسبت یک در صد میلیون یافت شود و بسیار نادر است. شانس پیدا کردن یک خرچنگ پارچه ای 1 در 30 میلیون و با توجه به برخی از تخمین ها 1 در 50 میلیون میباشد.
سوشی، نوعی حیوان گورکن
این مخلوق ممکن است مانند یک تکه از سوشی ماهی قزل آلا به نظر برسد، اما در واقع نوعی حیوان گورکن به نام پری صورتی آرژانتین است. این جانور کوچکترین حیوان از نوع گورکن بوده و در طول 84-117 میلی متر دیده شده است. این حیوان کوچک، ادامه را در ادامه مطالب ببینید...
مرا این خاصیت ارث است از آبا، که من کس را
ز خود برتر نمیتابم، زخود کمتر نمی خواهم
چو بر عشق است و بس بنیان و بیخ و پایه ی هستی
جدال و جنگ و جر و بحث و جوی و جر نمی خواهم
مرا مردن برای حق بسی شیرین تر از شهد است
بباطل لیک خاری خرد بر پیکر نمیخواهم
شادترین افراد لزوما بهترین چیزها رو ندارند. آنها فقط از آنچه در راهشان هست بهترین استفاده را می برند.
آرزوهاتو یه جا یادداشت کن
و یکی یکی از خدا بخواه ؛
خدا یادش نمیره
ولی تو یادت میره که چیزی که امروز داری!
دیروز آرزوش کردی !!!!!
کوچه ای را بود نامش معرفت / ساکنینش بامرام از هر جهت
گرچه بن بست بود مثل قلب من / آخرین خانه تو بودی خوب من . . .
برایم دعا کن ! اجابتش مهم نیست ! نیاز من آرامشی است که بدانم تو به یاد منی . . .
خواهم ز خدا خسته و درمانده نباشی / محبوب خدا باشی و شرمنده نباشی
ای دوست الهی در این عالم هستی / سرزنده بمانی و سرافکنده نباشی . . .
1- ادب:حضرت علي(ع) از همان اوايل خردسالی حضرت عباس(ع) ، توجه خاصی به تربيت او داشت و او را به تلاشها و کارهای مهم و سخت مانند کشاورزي، تقويت روح و جسم، تيراندازي، شمشيرزنی و ساير فضايل اخلاقی ، تعليم و عادت داده بود. (6)
روايت شده است که حضرت عباس(ع) بدون اجازه در کنار امام حسين(ع) نمی نشست و پس از کسب اجازه مانند عبدی خاضع دو زانو در برابر مولايش می نشست. او تربيت شده حضرت علي(ع) است که از همين مکتب درخشان درس ادب آموخته بود.
حضرت عباس (ع) هيچگاه به خود اجازه نداد امام حسین (ع ) را برادر خطاب نمايد مگر در لحظه شهادت که فرمود ای برادر مرا درياب.
2- يقين:( درجه بالای ايمان) ويژگی است که کمتر درغير معصوم ايجاد می شود ، اما حضرت عباس(ع) از همان کودکي، يقين به وجود آفريدگار يکتای جهان داشت و در سراسر زندگی خود با همان ويژگی مستظهر به عنايات الهی بود و از اين رهگذر ويژگی های ديگر خود را متبلور می ساخت.(7)
3- وفا:وفای او نسبت به اهل بيت عليهم السلام به غايت زياد و در خور نخستين است. در وفا همين بس که باقر شريف قريشي، نويسنده عرب زبان معاصر، در کتاب" حياة الامام حسين بن علی عليهما السلام " می نويسد:" در تاريخ انسانيت، در گذشته و امروز، برادری و اخوتی صادق تر و فراگيرتر و با وفاتر از برادری ابوالفضل (ع ) نسبت به برادر بزرگوارش امام حسين(ع) نمی توان يافت که براستی همه ارزشهای انسانی و نمونه های بزرگواری را در بر داشت."
4- دلاوري:دلاوری حضرت عباس(ع) نه تنها در حماسه کربلا نمايانگر بود، بلکه در صفين نيز نمايان شده بود به ويژه در جنگ صفين افراد زيادی را کشت و حيرت همگان را از آن دلاوری برانگيخت.
روزی مردی خواب عجیبی دید...دید که پیش فرشته هاست و به کار های آنها نگاه می کند..
هنگام ورود دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند باز می کنند و آنهارا داخل جعبه می گذارند.مرد از فرشته ای پرسید:شما چکار می کنید؟فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد گفت:اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.
مرد کمی جلو تر رفت باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذ هایی را داخل پاکت می گذارند و آنها را توسط پیکهایی به زمین می فرستند.مرد پرسید:شماهاچکار می کنید؟یکی از فرشتگان با عجله گفت:اینجا بخش ارسال است ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم.
مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است با تعجب از فرشته پرسید شما چرا بیکارید؟فرشته جواب داد اینجا بخش تصدیق جواب است.مردمی که دعاهایشان مستجاب شده باید جواب بفرستند اما فقط عده ی بسیار کمی جواب می دهند.مرد از فرشته پرسید:مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟فرشته پاسخ داد:بسیار ساده فقط کافیست بگویند:
خداراشکر
روزی مردی خواب عجیبی دید...دید که پیش فرشته هاست و به کار های آنها نگاه می کند..
هنگام ورود دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند باز می کنند و آنهارا داخل جعبه می گذارند.مرد از فرشته ای پرسید:شما چکار می کنید؟فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد گفت:اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.
مرد کمی جلو تر رفت باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذ هایی را داخل پاکت می گذارند و آنها را توسط پیکهایی به زمین می فرستند.مرد پرسید:شماهاچکار می کنید؟یکی از فرشتگان با عجله گفت:اینجا بخش ارسال است ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم.
مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است با تعجب از فرشته پرسید شما چرا بیکارید؟فرشته جواب داد اینجا بخش تصدیق جواب است.مردمی که دعاهایشان مستجاب شده باید جواب بفرستند اما فقط عده ی بسیار کمی جواب می دهند.مرد از فرشته پرسید:مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟فرشته پاسخ داد:بسیار ساده فقط کافیست بگویند:
خداراشکر
روزی مردی خواب عجیبی دید...دید که پیش فرشته هاست و به کار های آنها نگاه می کند..
هنگام ورود دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند باز می کنند و آنهارا داخل جعبه می گذارند.مرد از فرشته ای پرسید:شما چکار می کنید؟فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد گفت:اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.
مرد کمی جلو تر رفت باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذ هایی را داخل پاکت می گذارند و آنها را توسط پیکهایی به زمین می فرستند.مرد پرسید:شماهاچکار می کنید؟یکی از فرشتگان با عجله گفت:اینجا بخش ارسال است ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم.
مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است با تعجب از فرشته پرسید شما چرا بیکارید؟فرشته جواب داد اینجا بخش تصدیق جواب است.مردمی که دعاهایشان مستجاب شده باید جواب بفرستند اما فقط عده ی بسیار کمی جواب می دهند.مرد از فرشته پرسید:مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟فرشته پاسخ داد:بسیار ساده فقط کافیست بگویند:
خداراشکر
فلسطين به لحاظ تاريخى، سرزمين اعراب فلسطين است. قبايل عرب کنعانى، بيش از هفت هزار سال قبل از ميلاد، از منطقه مجاور (شبه جزيره العرب) به اين سرزمين آمده و در آن سکنى گزيدند. پيش از آنکه قبايل درياى مديترانه Palest)) به اين منطقه بيايند و با کنعانىها همزيستى کنند و نام «فلسطينى» بر اهالى آن غالب گردد، قبايل عربى- نظير يبوسىها و فينيقىها در اين سرزمين مىزيسته اند.
ادامه را در ادامه مطلب بخوانید
اگر امروز از حوالی دلم گذشتی، آهسته رد شو. ؛
دلتنگی هایم را با هزار بدبختی خوابانده ام....
گاهی دلت میخواهد همه بغضات از تو نگات خونده بشن....
میدونی که جسارت گفتن کلمات رو نداری...
اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری یا جمله ای مثل : چیزی شده؟؟!!!
اونجاست که بغضت رو با لیوان سکوت سر میکشی و با لبخند سردی میگی :نه هیچی...
یک لحظه به دستانت نگاه کن....لطفا این کارو بکن،همین الان!!!نگاه کردی؟؟
همین دستای کوچیک تو میتونن دنیا رو عوض کنن...خدا همیشه به دستای کوچیک قدرت زیادی میده!پس از کوچیکی دستات هیچوقت ناراحت نباش چون قدرت بیشتری دارن!
میخوام یه مثال برات بزنم:همیشه تاثیر گرما روی آب سرد نسبت به آب گرم بیشتره همون طور که تاثیر حرفای منفی روی یه آدم خوش بین نسبت به یه آدم منفی باف بیشتره!!
"پس اگر عمق نارضایتی هات از خودت زیاده بدون قابل تغییرتری!!!!"
همیشه بهمون یاد دادن نیمه پرلیوانو ببینیم اما من الان میخوام این قانونو عوض کنم وبگم...
ادامه را در ادامه مطلب بخوانید...
خداوندا دستانم خالی است و دلم غرق در آرزوها
یا به قدرت بیکرانت
دستانم را توانا گردان و یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن
چه آسان تماشاگر سبقت ثانیه هاییم و به عبورشان میخندیم، چه آسان لحظه ها را به
کام هم تلخ میکنیم و چه ارزان به اخمی می فروشیم لذت با هم بودن را ، چه زود دیر
میشود و نمیدانیم که فردا می آید و شاید ما نباشیم...
فتبارک الله احسن الخالقین
اینو وقتی خدا آدم رو آفرید به خودش گفت ، بنظر شما هنوزم خدا روی حرفش هست؟؟؟ یعنی هنوز هم آدم پیدا میشه؟؟؟!!! کمی فکر کنیم.
نه نميتوانند..دستان من هرگزميتوانند اين سيب را عادلانه قسمت كنند تو به سهم خود فكر ميكني من به سهم تو
فرستاده شده توسط : عارفه جون
میدونی چرا وقتی میخوای بری تو رویا چشمات رو میبندی؟؟
وقتی میخوای گریه کنی چشمات رو میبندی؟؟؟
وقتی میخوای خدا رو صدا کنی چشمات رو میبندی؟؟؟؟
وقتی میخوای کسی رو ببوسی چشمات رو میبندی؟؟؟؟؟
چون قشنگ ترین لحظات دنیا قابل دید نیستن...
خدایا شکرت بابت اینکه هیچ وقت مرا به حال خودم وا نگذاشتی
استاد سختگیر فیزیک اولین دانشجو را برای پرسش فرا میخواند و سئوال را مطرح میکندشما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت حرکت میکند و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار میکنید؟دانشجوی بی تجربه فورا ً جواب میدهد من پنجره کوپه را پائین میکشم تا باد بوزد
اکنون پروفسور میتواند سئوال اصلی را....
ادامه را در ادامه مطلب بخوانید...
ازم پرسید به خاطر کی زنده هستی؟
با اینکه دوست داشتم با تمام وجودم داد بزنم به خاطر تو بهش گفتم به خاطر هیچ کس
پرسید پس به خاطر چه زنده ای؟
با اینکه دلم می خواست با تمام وجودم داد بزنم به خاطر دل تو با یه بغض غمگین بهش گفتم به خاطر هیچی
ازش پرسیدم تو به خاطر چه زنده هستی؟
در حالی که اشک در چشمشنش جمع شده بود گفت:
به خاطر کسی که به خاطر هیچ زنده است
برای زیستن در شادمانی نعمت های خود را بشمارید نه محرومیت ها را...
عاشقی از آن کارهاییست که به من نمیآد!
از آن نقش هاییست که نمیتونم بروم در قالبش
نمیتونم خوب درش بیارم…
نمیتوانم تحملش کنم.
تازه فهمیدم برای زنده ماندن
لازم نیست نگات… نفست…
ادامه را در ادامه مطلب بخوانید